جدول جو
جدول جو

معنی حقیقت شناس - جستجوی لغت در جدول جو

حقیقت شناس
کسی که حقیقت را بشناسد، دانا، هوشمند
تصویری از حقیقت شناس
تصویر حقیقت شناس
فرهنگ فارسی عمید
حقیقت شناس
(اَ رَ / رِ دَ / دِ)
آنکه معرفت بحقایق دارد:
ندارم ز دینار خسرو سپاس
که او نیست شاه حقیقت شناس.
فردوسی.
حکایت کنند از بزرگان دین
حقیقت شناسان عین الیقین.
سعدی.
توان گفتن این با حقیقت شناس
ولی خرده گیرند اهل قیاس.
سعدی
لغت نامه دهخدا
حقیقت شناس
آنکه معرفت به حقایق دارد
تصویری از حقیقت شناس
تصویر حقیقت شناس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تِ زَ دَ / دِ)
شناسنده و عارف حقایق:
حقایق شناسی جهاندیده ای
هنرمندی آفاق گردیده ای.
(بوستان).
چنین گفت مرد حقایق شناس
کز این هم که گفتی ندارم هراس.
(بوستان).
توان گفتن این با حقایق شناس
ولی خرده گیرند اهل قیاس.
(بوستان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حقایق شناس
تصویر حقایق شناس
شناسنده و عارف حقایق
فرهنگ لغت هوشیار
اسم عارف، سالک، متاله
فرهنگ واژه مترادف متضاد